گشودی چشم ، در چشم من و رفتی بخواب اصغر
خداحافظ - خداحافظ - بخواب اصغر بخواب اصغر
بدست خود به قاتل دادمت - هستم خجل
اما ز تاب تشنگی آسوده¬ای از التهاب اصغر
بشب تا مادرت گیرد ببر- قنداقه خالیت
بگریند اختران شب¬ها به لالای رباب اصغر
کبوتر گو - به نسوان مدینه با پسر خونین
خبر کن آنچه بو بردند - از وای غراب اصغر
تو با رنگ پریده غرق خون - دنیا بمن تاریک
کجا دیدی شب آمیزد- شفق با ماهتاب اصغر
برو سیراب شو - از جام جدت ساقی کوثر
که دنیا و سرآبش ندیدی جز سراب اصغر
گلوی تشنة بشکافته - بنمای با زهرا
بگو کر - زهر پیکانها بما دادند آب اصغر
الا - ای غنچة نشکفته پژمرده - بهارت کو؟
چه در رفتن بتاراج خزان کردی شتاب اصغر
خراب از قتل ما شد - خانة دین مسلمانان
که بعد از خانة دین هم - جهان بادا خراب اصغر
عمو سقای عاشورا - خجالت دارد از رویت
که بی دست از سرزین شد- نگون پادر- رکاب اصغر
بچشم شیعیانت اشگ حسرت یادگار تست
بلی در شیشه ماند- یادگار- ازگل، گلاب اصغر
الا- ای لاله خونین- چه داغی آتشین داری
جگرها میکنی - تا دامن محشر کباب اصغر
توآن ذبح عظیمستی که قرآن شد- بدو - ناطق
الا ای طلعت- تأویل آیات کتاب اصغر
خدا چون پرسد - از حق رسول و آل- در محشر
نمیدانم چه خواهد داد؟ این امت جواب اصغر
زیارت خواهد و فیض شفاعت شهریار از تو
دعای شیعیان کن- از شفاعت مستجاب اصغر