رواق اندر رواق اینجا شکفته عطر شب بوها
همه آئینه ها بر کف چراغی رنگ جادوها
کشیده آسمان دستی بر آن دیوار فیروزه
که سرشار است از گلها و پرواز پرستوها
به جای در زدن تنها کلید بوسه ای کافی است
که بگشوده است این درها چو رخسار پری روها
صدای آبشار از حنجر گلدسته می بارد
که دریایی کند طوفان ز هق هق ها و هوهو ها
نسیمی می وزد آرام در خواب کبوترها
هیاهو میرود از شوق مثل بچه آهوها
اگر چه میوه ممنوعه را ... اما خدا بخشید
بیائید ای بنی آدم بهشتی هست این سوها